گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غصه خور نویسه گردانی: ḠṢH ḴWR غصه خور. [ غ ُص ْ ص َ / ص ِ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) غم خورنده . اندوهگین : ناامیدان غصه خور مائیم عبرت کار یکدگر مائیم . خاقانی .از دم روزه دهن شسته به هفت آب و زمی هفت تسکین دل غصه خور آمیخته اند.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود