اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غلط دادن

نویسه گردانی: ḠLṬ DʼDN
غلط دادن . [ غ َ ل َ دَ ] (مص مرکب ) در مغلطه انداختن . (آنندراج ). به غلط افکندن . به اشتباه انداختن . فریفتن . گمراه کردن :
چو گل گر خرده ای داری خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
غلط دادن . [ غ َ دَ ] (مص مرکب ) غلطانیدن . غلتانیدن . گردانیدن بر روی خود. گردانیدن به پهلو.- غلط دادن آواز ؛ تحریر صوت . ترجیع. در گلو گردانی...
غلط و واغلط دادن . [ غ َ طُ غ َ دَ ] (مص مرکب ) غلطانیدن از پهلویی به پهلویی . رجوع به غلط و واغلط شود.
غلت دادن . [غ َ دَ ] (مص مرکب ) غلتانیدن . غلطانیدن . غلط دادن .- غلت دادن آواز ؛ تحریر. ترجیع صوت . بگردانیدن آواز.نغمه زدن در آواز. ترنم کر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جاوید مدرس اول
۱۳۹۶/۱۱/۲۰
0
0

غلط دادن چو گل گر خرده ای داری خدا را صرف عشرت کن که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی “غلط”معمولا با کردن و بودن و احیانا افتادن به کار رفته است و “غلط دادن” -با آنکه در دیوان حافظ هم آمده- باز هم غریب است.لغت نامه دهخدا با اشاره به همین بیت غلط دادن
را معنی کرده:”به غلط افکندن به اشتباه انداختن فریفتن و گمراه کردن” که درست است اما باید پرسید که حافظ این تعبیر را از کجا آورده است؟ آیا این تعبیر در متون فارسی سابقه ای هم دارد یا فقط اصطلاحی بوده از از آن مردم شیراز؟ و اگر این تعبیر در متون فارسی نیامده
آیا می تواند برساخته خود خواجه باشد؟ در پاسخ باید گفت غلط دادن پیش از حافظ در غزلیات مولوی هم آمده است. از جمله: امروز مکن جانا آن شیوه که دی کردی ما را غلطی دادی از خانه برون جستی لعلی تو به سان سنگ خارا تا چند غلط دهی تو ما را به نظر می رسد با توجه به این
بیتها معنی دقیق این اصطلاح غریب همان فریب دادن و گول زدن است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.