گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غلغل کنان نویسه گردانی: ḠLḠL KNAN غلغل کنان . [ غ ُ غ ُ ک ُ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) شور و غوغاکنان . در حال آواز برآوردن و فریاد کردن . هیاهوکنان : همیگفت غلغل کنان از فرح فمن دق باب الکریم انفتح .سعدی (بوستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود