اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غلغله انداختن

نویسه گردانی: ḠLḠLH ʼNDʼḴTN
غلغله انداختن . [ غ ُ غ ُ ل َ / ل ِ اَ ت َ ](مص مرکب ) غلغله افکندن . شور و غوغا افکندن . فریاد و هایهوی برآوردن . بانگ و آواز برآوردن :
عاقبت منزل ما وادی خاموشان است
حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز.

حافظ.


رجوع به غلغله افکندن و غلغل افکندن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.