اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غله دادن

نویسه گردانی: ḠLH DʼDN
غله دادن . [ غ َل ْ ل َ / ل ِ دَ ] (مص مرکب ) دادن گندم و جو و ارزن و امثال آن . دادن غله .غله کردن . || کرای سرای و کلبه و کاروانسرا و جز آن را دادن . رجوع به غَلَّه شود :
فراز گنبد سیمینش بنشستم به کام دل
ز زر و سیم گنبدرا به کام او دهم غله .

عسجدی .


- غله بازدادن ؛ سود دادن . بهره مندکردن :
صحبت چو غله نمیدهد باز
جان در غله دان خلوت انداز.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.