گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غم آلود نویسه گردانی: ḠM ʼALWD غم آلود. [ غ َ ] (ن مف مرکب ) غم آلوده . غمناک . اندوهگین . غم آلوده . رجوع به غم شود : ما از عراق جان غم آلود میبریم وز آتش جگر، دل پردود میبریم .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود