گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غم کردن نویسه گردانی: ḠM KRDN غم کردن . [ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بمعنی غم خوردن . (آنندراج ) : هر کس بقدر طاقت خود میکند غمش آهن بقدر جذبه به آهن ربا رسید.نظیری (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی بی غم کردن بی غم کردن . [ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خوشحال کردن . شادمان ساختن . بی اندوه کردن : بکوشید تا رنجها کم کنیددل غمگنان شاد و بی غم کنید. فردوس... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود