گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غند کردن نویسه گردانی: ḠND KRDN غند کردن . [ غ ُ ک َ دَ] (مص مرکب ) درهم کشیدن . فراهم آوردن . چین آوردن : قطب بین عینیه ؛ غند کرد در میان دو چشمش . (زمخشری ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود