اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غند گشتن

نویسه گردانی: ḠND GŠTN
غند گشتن . [ غ ُ گ َ ت َ ](مص مرکب ) غند شدن . جمع شدن . گرد آمدن :
تیغ وفا ز رنگ جفا سخت کند گشت
بازم بلای هجر غم یار غند گشت .

دقیقی (از جهانگیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.