گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غنیمت بردن نویسه گردانی: ḠNYMT BRDN غنیمت بردن . [ غ َ م َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) غنیمت گرفتن . غنیمت یافتن . رجوع به غنیمت و غَنیمة شود : کیسه بر آن خواب غنیمت شمردآمد و از کیسه غنیمت ببرد. نظامی .- به غنیمت بردن ؛ غنیمت گرفتن . غنیمت یافتن . رجوع به غنیمت و غَنیمة شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود