غورباغه
نویسه گردانی:
ḠWRBAḠH
غورباغه . [ غ َ/ غ ِ ] (ترکی ، اِ) قورباغه . رجوع به قورباغه شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قورباغه . [غ َ / غ ِ ] (ترکی ، اِ) غورباغه . قُرباغه . قُرباقه . قورباغا. قوربغا. قوربغه . جانوری است از رده ٔ ذوحیاتین های بی دم که اندام های خ...
قورباقه . [ق َ / ق ِ ] (ترکی ، اِ) رجوع به قورباغه و غوک شود.
بستهای قورباغهای که در صنعت به عنوان مهارکش معرفی میشوند، دستگاهی است برای اعمال نیروی پیش تنیدگی معین در یک طناب ، کابل ، بادبند و ... . این دستگا...