اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غوره فشاردن

نویسه گردانی: ḠWRH FŠARDN
غوره فشاردن . [ رَ / رِ ف َ / ف ِ دَ ] (مص مرکب ) غوره افشردن . گریان ساختن خود. گریه کردن :
ز دست ساقی دولت شراب ناب بنوش
حسود خام طمع میفشار گو غوره .

بدر جامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.