اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غوص کردن

نویسه گردانی: ḠWṢ KRDN
غوص کردن . [ غ َ / غُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) فرورفتن در آب . (ناظم الاطباء). غوطه خوردن . غوطه زدن . رجوع به غوص شود :
گهر ناید بکف بی غوص کردن .

کاتبی .


|| غور کردن . استقصاء. تعمق . دقت در دانستن حقیقت و کنه چیزی . رجوع به غَوص شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.