غویه زدن
نویسه گردانی:
ḠWYH ZDN
غویه زدن . [ ی َ / ی ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) مسکه برآوردن . (ناظم الاطباء). روغن گرفتن . بیرون آوردن روغن بوسیله ٔ غویه یعنی چوب روغنکشی . (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 190 ب ) (اشتینگاس ). رجوع به غویه شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.