غیاث الدین
نویسه گردانی:
ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) ابن اسکندر. معروف به اعظم شاه از ملوک بنگاله . وی بسال 771 هَ . ق . بر سکندرشاه اول شورید، و در سال 792 هَ. ق . بر تخت نشست . (از معجم الانساب زامباور ج 2 ص 427). در کتاب تاریخ ادبیات ایران «از سعدی تا جامی » تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ علی اصغر حکمت چنین آمده : شبلی نعمانی حکایت میکند که سلطان غیاث الدین بن سلطان اسکندر بنگالی با حافظ ارسال و مرسولی داشت و شاعر را برای او غزلی است معروف که این ابیات از آن است :
ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثه ٔ غساله میرود
شکرشکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله میرود
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو از ناله میرود.
و به قولی ممدوح حافظ در این غزل محمودشاه بهمنی (780 - 799 هَ . ق .) است . رجوع به تاریخ ادبیات ایران «از سعدی تا جامی » تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ علی اصغر حکمت ص 312 و حاشیه ٔ آن و تاریخ الخلفاء سیوطی ص 338 شود.
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
غیاث الدولة و الدین . [ ثُدْ دَ ل َ ت ِ وَدْ دی ] (اِخ ) لقب بعض سلجوقیان از ملوک بنگال که بر سکه های آنان نقش شده است . (از النقود العربی...
غیاث السلطنة و الدین . [ ثُس ْ س َ طَ ن َ ت ِ وَدْ دی ] (اِخ ) میرزا بایسنقر. رجوع به بایسنقر، میرزا بایسنقر، تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 59...