غیاث الدین
نویسه گردانی:
ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) جهانگیر او بزرگترین فرزند تیمور لنگ بود.در اوایل سلطنت پدرش به سال 778 هَ . ق . در 20سالگی مرد، و در «سبز» دفن شد. پسر بزرگ وی میرزا سلطان محمد، از طرف تیمور ولیعهد گردید، ولی در حال حیات تیمور وی نیز درگذشت . پس از آن پسر دوم غیاث الدین جهانگیرمیرزا پیرمحمد به ولایت عهد تعیین شد، لیکن پس از مرگ تیمور اشخاص دیگری به سلطنت رسیدند، و او نتوانست پادشاهی کند. فرزندان این دو برادر در زمان شاهرخ به ولایت بعض نواحی رسیدند، اما کسی از سلاله ٔ جهانگیر پادشاهی نکرد. (از قاموس الاعلام ترکی ذیل جهانگیر).
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادر. از خاندان بلبن (بلبان ) و سلطان دهلی بود و بسال 723 هَ . ق . حکومت بنگاله (تمام بنگاله ) را داشت . رجو...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادر بوراشاه . حاکم بنگاله ٔ شرقی . وی از خاندان بلبن (بلبان ) سلطان دهلی بود و به سال 718 هَ .ق . و بار دیگ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادرشاه (خضر)بن محمد. از ملوک بنگاله . به سال 962 هَ . ق . به سلطنت رسید. (از معجم الانساب زامباور ج 2 ص 428...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهمنی .رجوع به غیاث الدین بن محمدبن حسن کانکو بهمنی شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) پوربی . وی سلطان غیاث الدین بن اسکندر از شاهان پوربی (والیان بنگاله و حوالی آن را پوربیه میخواندند) بود. رج...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) پیراحمد خوافی . وزیر شاهرخ میرزا (820 هَ . ق .). رجوع به پیراحمد خوافی در همین لغت نامه ، حبیب السیر...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ...) پیرشاه . هشتمین از خوارزمشاهان بود. وی بعد از هلاک پدرش سلطان محمد خوارزمشاه ، به کرمان که قلمرو...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) پیرعلی . معروف به غیاث الدین ثانی . هشتمین از ملوک کرت و آخرین آنان وپسر معزالدین حسین بن غیاث الدین بود. ب...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) ترخان . یکی از امرای عهد تیموری بود و در جنگهای این پادشاه با دشمنان ، شرکت میکرد. رجوع به تاریخ ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) تغلق . نخستین از تغلق شاهان و هجدهمین از سلاطین دهلی . وی پسر تغلق سلطان ، غلام سلطان غیاث الدین بلبن بود....