غیاث الدین
نویسه گردانی:
ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ...) غوری . محمدبن سام بن حسین ، مکنی به ابوالفتح سومین از ملوک غوری . به سال 536 هَ . ق . متولد شد و به سال 558 هَ . ق . پس از سیف الدین محمد به تخت هرات نشست ، و برادر خود شهاب الدین ابوالمظفر را در هرات نیابت داد و خود غزنین را دارالملک ساخت . شهاب الدین ، خراسان و بعض نواحی هند رابه نام برادرش به تصرف آورد. غیاث الدین 598 هَ . ق . در راه غزنین درگذشت و برادرش شهاب الدین جانشین او شد. مدت پادشاهی او 40 سال بود و 13 سال پیش از آن نیابت داشت . (از تاریخ گزیده چ لندن ج 1 صص 408 - 410 و معجم الانساب زامباور ج 2 صص 419 - 420 به اختصار). خواندمیر در حبیب السیر (چ خیام ج 2 ص 605) گوید: سلطان غیاث الدین قبل از رسیدن به پادشاهی ملقب به شمس الدین بود، و پس از شهادت ملک سیف الدین ولایت غور تسلط یافت ، و در اندک زمانی بلاد زمین داور، قندهار، غزنین ، خراسان و غرجستان را تسخیر کرد. مسجد جامع هرات را او ساخته است . زندگی وی 60 سال و مدت پادشاهی او 43 سال بود - انتهی . و رجوع به همین کتاب صص 605 - 607، تاریخ گزیده چ لندن ج 1 صص 408-410، فهرست جهانگشای جوینی چ لندن ، روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات ج 1 ص 254،تاریخ مغول ص 9 و 10 و 65 و قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) داودبن محمود، مکنی به ابوالفتح ، از سلجوقیان عراق . او به سال 525 هَ . ق . بحکومت جبل و آذربایجان رسید. (از ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) دهدار. رجوع به غیاث الدین محمد دهدار شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) رازی . رجوع به غیاث الدین محمدبن یوسف شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) سالار سمنانی . در زمان سلطنت امیر تیمور گورکان ، امور دیوانی و کارهای مهم سلطان را بر عهده داشت و...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) سلطان حسین . وی پسر امیر فیروزشاه بود. در حدود ولایت یزد به حضور میرزا ابوالقاسم بابر که قصد تسخیر م...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) سیدی احمدبن خواجه نظام الملک احمد اندخودی . وی به اتفاق خواجه غیاث الدین پیراحمد وزیر میرزا شاهر...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) سیورغتمش . از امرای دولت آل مظفر که وقتی نسبت به شاه شجاع خلاف آوردو سپس مکتوبی ضراعت آمیز به و...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) شادی بیک . سی وهشتمین از فرزندان جوجی خان بن چنگیزخان که در دشت قبچاق پادشاهی کردند. رجوع به تاریخ حبیب ا...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) شاه ملک . از ملازمان شاهرخ بن امیرتیمور. رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 581 و 603 و 605 و 60...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) شول . رجوع به غیاث الدین منصور شول و فهرست تاریخ گزیده شود.