اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیاث الدین

نویسه گردانی: ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْدی ] (اِخ ) منصور. وی نواده ٔ میر غیاث الدین منصور دشتکی فارس است ، و از طرف مادر خواهرزاده ٔ علامی میرزامحمدزمان مشهدی است . وی شوخ طبع بود، به اصفهان رفت و پس از آن به هند مسافرت کرد. این اشعار از اوست :
نمیماند سیاهی در دوات دیده آهو را
اگر دیباچه بنویسم بیاض گردن او را.
در این صحرا ندارد شکوه از صیاد نخجیرش
ز خونگرمی گذارد دست بر دل پنجه ٔ شیرش
نمی افتد به دام حیرت از شوخی خرام او
کشد نقاش اگر بر صفحه ٔ آیینه تصویرش .
سبحه ٔ بیطاقتان را جز دل صد چاک نیست
حلقه ٔ ذکری بغیر از حلقه ٔ فتراک نیست
هر کسی را از دری دولت نمایان میشود
میکشان را برگ سبزی غیر برگ تاک نیست .

(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 99 به اختصار).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
غیاث الدولة و الدین . [ ثُدْ دَ ل َ ت ِ وَدْ دی ] (اِخ ) لقب بعض سلجوقیان از ملوک بنگال که بر سکه های آنان نقش شده است . (از النقود العربی...
غیاث السلطنة و الدین . [ ثُس ْ س َ طَ ن َ ت ِ وَدْ دی ] (اِخ ) میرزا بایسنقر. رجوع به بایسنقر، میرزا بایسنقر، تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 59...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ صفحه ۱۴ از ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.