اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیاث الدین

نویسه گردانی: ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) منصوربن (میر) صدرالدین محمدبن غیاث الدین منصوربن صدرالدین محمدبن ابراهیم بن محمدبن اسحاق بن علی بن عربشاه حسنی حسینی دشتکی . او از اعاظم علما و فحول حکمای اسلامی امامی ، و جامع معقول و منقول و حاوی فروع و اصول ، و به قول ارباب تراجم و سیر، خاتم الحکماء و استادالبشر و عقل حادی عشر بود. در کلام و حکمت و فقه دست داشت . در چهارده سالگی داعیه ٔ جدل و ناظره با علامه ٔ دوانی در مطالب علمی داشت ، در 20سالگی از تحصیل و ضبط علوم فراغت یافت . در سال 936 هَ . ق . در عهد سلطنت شاه طهماسب صفوی به صدارت عظمی نایل شد و به صدر صدور ممالک ملقب گردید و عاقبت در نتیجه ٔ بعض مباحثات علمی در محضر سلطان با شیخ علی محقق کرکی ، از صدارت استعفا کردو بشیراز رفت و در آنجا اقامت گزید و مدرسه ٔ منصوریه را تأسیس کرد. مؤلفات او بشرح زیر است : 1- اثبات الواجب تعالی . 2- اخلاق منصوری . 3- الاساس در هندسه . 4- الاشارات و التلویحات در حکمت الهی و طبیعی . 5- اشراق هیاکل النور عن ظلمات شواکل الغرور، این کتاب شرح «هیاکل النور» شیخ شهاب الدین سهروردی است و شامل رد اعتراضاتی است که ملا جلال دوانی به کتاب هیاکل النور نوشته است . 6- التجرید در حکمت ، که با عبارت موجز و بدون ذکر دلیل حاوی جمیع مباحث الهیات و طبیعیات است . 7- تحفه ٔ شاهی ، که در 18سالگی تألیف کرده است . 8- التصوف و الاخلاق ، و این غیر از «اخلاق منصوری » مذکور است . 9- تعدیل المیزان در منطق . 10- تفسیر سوره ٔ «هل اتی ». 11- جام جهان نما به پارسی در فنون حکمت ، که نسخه ای از آن در کتابخانه ٔ عبدالحمیدخان در استانبول ، و قسمتی از آن نیز به ضمیمه ٔ تأویل الایات عبدالرزاق کاشانی در کتابخانه ٔ رضویه هست . 12- الجهات ، که گویا در بیان جهات سته از علم هیأت است . 13- حاشیه ٔآداب البحث قاضی عضدالدین ایجی . 14- حاشیه ٔ شرح اشارت خواجه . 15- حاشیه ٔ شرح تجرید، در آغاز این حاشیه گوید: یا غیاث المستغیثین قد کشف جمالک علی الاعالی کنه حقایق المعالی و حجب جلالک الدوانی عن فهم دقائق المعانی فاسئلک التجرید عن اغشیة الجلال بالشوق الی مطالعة الجمال ۞ . 16- حاشیه ٔ شرح چغمینی در هیأت . 17- حاشیه ٔ شفای ابوعلی سینا. 18- حاشیه ٔ مفتاح العلوم سکاکی . 19- حجةالکلام لایضاح محجة الاسلام ، که در رد سخنان حجةالاسلام غزالی است . 20- خلاصة التلخیص در معانی و بیان . 21- ریاض الرضوان . 22- شافیه در تلخیص معالم الشفاء. 23- شرح طوالع الانوار فی کلام قاضی بیضاوی . 24- قانون السلطنه . 25- اللوامع والمعارج ، در هیأت . 26- المحاکمات فی مابین الحواشی الدوانیة و حواشی میر صدرالدین (پدر خود غیاث الدین )، بر شرح تجرید ۞ . 27- المحاکمات فی مابین الحواشی الدوانیة و حواشی میر صدرالدین ، بر شرح مختصر الاصول عضدی . 28- المحاکمات فی مابین الحواشی الدوانیة و حواشی میر صدرالدین ، بر شرح مطالع. 29- معالم الشفاء، در طب . 30- معرفة القبله . 31-معیارالافکار، که مختصر تعدیل المیزان مذکور است . 32- مقالات العارفین . غیاث الدین جز کتابهای مذکور کتب دیگری نیز دارد. وی به سال 940 یا 948 یا 949 هَ . ق . در شیراز درگذشت و در بقعه ٔ منصوریه دفن شد. (از ریحانة الادب ج 3 صص 166 - 167). شهر زوری در «نزهة الارواح »، «رساله ای در معاد» را نیز از تصنیفات غیاث الدین آورده است . آذر در آتشکده آرد: غیاث الدین منصور دشتکی گاهی به گفتن شعر میل میفرمود. این قطعه از اوست :
اگر مرگ خود هیچ لذت ندارد
نه کس را خلاصی دهد جاودانی
اگر قلتبان نیست از قلتبانان
وگر قلتبان است از قلتبانی .

(آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 297).


و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ، حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 603 و 604 و 607 (حاشیه )، نمونه ٔ خطوط خوش کتابخانه ٔ سلطنتی ایران ص 293 و کنز الحکمه ترجمه ٔ نزهة الارواح شهر زوری ج 2 صص 173 - 176 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادر. از خاندان بلبن (بلبان ) و سلطان دهلی بود و بسال 723 هَ . ق . حکومت بنگاله (تمام بنگاله ) را داشت . رجو...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادر بوراشاه . حاکم بنگاله ٔ شرقی . وی از خاندان بلبن (بلبان ) سلطان دهلی بود و به سال 718 هَ .ق . و بار دیگ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهادرشاه (خضر)بن محمد. از ملوک بنگاله . به سال 962 هَ . ق . به سلطنت رسید. (از معجم الانساب زامباور ج 2 ص 428...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) بهمنی .رجوع به غیاث الدین بن محمدبن حسن کانکو بهمنی شود.
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) پوربی . وی سلطان غیاث الدین بن اسکندر از شاهان پوربی (والیان بنگاله و حوالی آن را پوربیه میخواندند) بود. رج...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) پیراحمد خوافی . وزیر شاهرخ میرزا (820 هَ . ق .). رجوع به پیراحمد خوافی در همین لغت نامه ، حبیب السیر...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ...) پیرشاه . هشتمین از خوارزمشاهان بود. وی بعد از هلاک پدرش سلطان محمد خوارزمشاه ، به کرمان که قلمرو...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) پیرعلی . معروف به غیاث الدین ثانی . هشتمین از ملوک کرت و آخرین آنان وپسر معزالدین حسین بن غیاث الدین بود. ب...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) ترخان . یکی از امرای عهد تیموری بود و در جنگهای این پادشاه با دشمنان ، شرکت میکرد. رجوع به تاریخ ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) تغلق . نخستین از تغلق شاهان و هجدهمین از سلاطین دهلی . وی پسر تغلق سلطان ، غلام سلطان غیاث الدین بلبن بود....
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.