اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

غیاث الدین

نویسه گردانی: ḠYAṮ ʼLDYN
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) میکال . در اوایل زمان سلطان صاحبقران (امیر تیمور) جزء اکابر نواب دیوان بود. وی بخواجه قوام الدین نظام الملک بیشترتوسل جسته ، کارهایی بزرگ را تکفل میکرد. در آن سال که خواجه نظام الملک بسعی خواجه مجدالدین محمد مورد مؤاخذه قرار گرفت ، معتمدالسلطنه خواجه غیاث الدین را به تقرب و نیابت خویش برگزید. و پس از آنکه خواجه نظام الملک دوباره اعتبار و اختیار یافت ، خواجه غیاث الدین میکال نیز مورد عنایت قرار گرفت ، و سلطان فرمان داد که وزرا بی وقوف او کاری نکنند و احکام سلطانی رابه توقیع او رسانند. خواجه چند سال در کمال عظمت گذرانید و مهر وزیران را با رقم «انا المطلع علیه » توقیع میکرد. سرانجام 902 هَ . ق . استعفا کرد و از نواب مظفر حسین میرزا گردید و در ملازمت وی به استرآباد رفت و مورد عنایت محمدحسین میرزا قرار گرفت و پس از وفات محمدحسین میرزا، به هرات بازگشت و دوباره از مخصوصان مظفر حسین میرزا گردید و سرانجام گوشه نشینی اختیار کرد و به سال 914 هَ . ق . درگذشت . (از دستور الوزراء صص 451 - 453 به اختصار). و رجوع به همین کتاب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) علی بن علی امیران حسینی اصفهانی . او راست : کتاب دانشنامه ٔ جهان ، شامل یک دوره علوم طبیعی . ملک الشعراء بها...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) علی بن کمال الدین حسین کاشانی . از اطبای نامی اواخر قرن دهم هجری . او به سال 987 هَ . ق . از سیدحسین مجتهد ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) علی تنبکچی ۞ . برادر بزرگتر جناب سلطانی سیف الانامی خواجه مظفر. وی از کلانتران استرآباد هنگام فت...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) علی خالدار. یکی از بزرگان و کلانتران غرجستان در زمان ورود محمدزمان میرزا بدان ولایت بود. رجوع به تاریخ حبی...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) علی یزدی . وزیر شیخ ابواسحاق . وی پس از کشته شدن مولانا شمس الدین صاین در امر وزارت استقلال یافت ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) عمر. لقب عمربن ابراهیم ، متخلص به خیام شاعر و حکیم ریاضی و فلکی مشهور. رجوع به خیام عمر و عمربن ابراهیم ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) عوض خلجی . از والیان و ملوک بنگاله (خلج ) بسالهای 606 و 607 هَ . ق . رجوع به معجم الانساب زامباور ج 2 ص 426،...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) غازی اول . معروف به الملک الظاهر و مکنی به ابوالفتح ۞ . وی پسر سلطان صلاح الدین یوسف بن ایوب و نخستین پ...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ...) غوری . محمدبن سام بن حسین ، مکنی به ابوالفتح سومین از ملوک غوری . به سال 536 هَ . ق . متولد شد و ب...
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) غوری . محمودبن محمدبن سام آخرین حکمران غوری ، و پسر غیاث الدین محمد بود.602 هَ . ق . جانشین عموی خود شهاب الدی...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۴ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.