گفتگو درباره واژه گزارش تخلف غیب آموز نویسه گردانی: ḠYB ʼAMWZ غیب آموز. [ غ َ / غ ِ ] (نف مرکب ) آنکه غیب آموزد. غیب آموزنده . رجوع به غَیب شود : بر آن رهبان دیر افتاد راهش که دانا خواند غیب آموز شاهش .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود