غیرت داشتن . [ غ َ
/ غ ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رشک بردن و رقابت کردن . غیرت خوردن . (ناظم الاطباء). غیرت بردن . غیرت آوردن . رجوع به غَیرَت و غَیرَة شود. || حفظ ناموس کردن . غیرت خوردن . (ناظم الاطباء). تعصب و حمیت داشتن . رجوع به غَیرَت و غَیرَة شود
: وگر بردباری کنی از کسی
بگویند غیرت ندارد بسی .
سعدی (بوستان ).
هرکه غیرت نداشت دینش نیست
آن ندارد کسی که اینش نیست .
اوحدی .