اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فارغ بال

نویسه گردانی: FARḠ BAL
فارغ بال . [ رِ ] (ص مرکب ) فارغبال . آسوده خاطر :
کو ز شاه ایمن است و فارغ بال
شاه را بخت فرخ آمدفال .

نظامی .


رجوع به فارغ البال شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.