فارغ داشتن
نویسه گردانی:
FARḠ DʼŠTN
فارغ داشتن . [ رِ ت َ ] (مص مرکب ) دل ازچیزی فارغ داشتن ؛ آسوده خاطر بودن از آن . مطمئن بودن : گفت پسر تو را قبول کردم ، من او را بپروردم تو دل از کار او فارغ دار. (نوروزنامه ٔ خیام ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.