اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فارغ کردن

نویسه گردانی: FARḠ KRDN
فارغ کردن . [ رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آسوده کردن :
پیش او بنوشت شه کای مقبلم
وقت آمد زود فارغ کن دلم .

مولوی .


|| پایان دادن . || زایانیدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.