گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فارغ ماندن نویسه گردانی: FARḠ MANDN فارغ ماندن . [ رِ دَ ] (مص مرکب ) بیکار ماندن . از کار برآسودن . رجوع به فارغ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود