اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فاش گردیدن

نویسه گردانی: FAŠ GRDYDN
فاش گردیدن . [ گ َدی دَ ] (مص مرکب ) آشکار شدن . فاش شدن :
چراگوید آن حرف در خفیه مرد
که گر فاش گردد شود روی زرد.

سعدی (بوستان ).


رجوع به فاش و فاش شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.