اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فتنه انگیز

نویسه گردانی: FTNH ʼNGYZ
فتنه انگیز. [ ف ِ ن َ / ن ِ اَ ] (نف مرکب ) آنکه فتنه انگیزد. آنکه خلاف در میان دیگران اندازد. آشوبگر :
مگو کز راه من چون فتنه برخیز
چو برخیزم تو باشی فتنه انگیز.

نظامی .


دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز. (گلستان ).
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه ٔ جادوی تو بود.

حافظ.


فتنه جو. فتنه خیز. رجوع به فتنه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.