اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فدا شدن

نویسه گردانی: FDʼ ŠDN
فدا شدن . [ ف ِ / ف َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از میان رفتن در راه کسی یا چیزی یا مقصودی :
موم و هیزم چون فدای نار شد
ذات ظلمانی ّ او انوار شد.

مولوی .


فدای جان تو، گر من شوم فدا چه شود
برای عید بود گوسفند قربانی .

سعدی .


رجوع به فداء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.