فراخ ابرو
نویسه گردانی:
FRʼḴ ʼBRW
فراخ ابرو. [ ف َاَ ] (ص مرکب ) فراخ ابروی . رجوع به فراخ ابروی شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
فراخ آبرو. [ ف َ ] (ص مرکب ) خوش و دارای زندگانی بابرکت و خرم . (از ناظم الاطباء). رجوع به فراخ ابروی شود.