فراخ بر
نویسه گردانی:
FRʼḴ BR
فراخ بر. [ ف َ ب َ ] (ص مرکب ) فراخ سینه . (ناظم الاطباء). دارای سینه ٔپهن و خوش اندام : عبدالملک مردی بود سپیدروی و فراخ بر و میانه بالا. (مجمل التواریخ و القصص ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.