فراخ کردن
نویسه گردانی:
FRʼḴ KRDN
فراخ کردن . [ ف َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گشاده کردن . || بزرگ کردن بنایی یا محوطه ای : مسجد مدینه رسول بفرمود تا فراخ کردند و عمارتش بیفزود. (مجمل التواریخ و القصص ). || باز کردن در. گشودن . فراز کردن . مفتوح کردن . (زمخشری ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.