گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فراخ گشتن نویسه گردانی: FRʼḴ GŠTN فراخ گشتن . [ ف َگ َ ت َ ] (مص مرکب ) گشاد شدن . فراخ شدن : آن خانه فراخ گشت به برکت قدم رسول . (تاریخ بیهقی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود