فرادادن
نویسه گردانی:
FRʼDʼDN
فرادادن . [ف َ دَ ] (مص مرکب ) به سویی متوجه کردن . پیش بردن گوش یا عضو دیگر را، چنانکه گوییم : گوش فرادادم . || شرح دادن و بیان کردن : تفصیل حال وی فرادهم . (تاریخ بیهقی ). || گردانیدن ونمودن : چون به وقت میعاد لشکر دیلم حمله بردند فایق پشت فراداد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 47).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
گوش فراداشتن. گوش کردن. پذیرفتن. (بنگرید: گوش فراداشتن)