فراغ افتادن
نویسه گردانی:
FRʼḠ ʼFTADN
فراغ افتادن . [ ف َ اُ دَ ] (مص مرکب ) رها شدن . رهیدن . آسوده شدن : چون از ذکر انساب و تواریخ فرس فراغ افتاد... (فارسنامه ٔ ابن بلخی ). رجوع به فراغ شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.