گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فراغت دادن نویسه گردانی: FRʼḠT DʼDN فراغت دادن . [ ف َ غ َ دَ] (مص مرکب ) بی نیاز کردن و فارغ ساختن : فروغ روی شیرین در دماغش فراغت داده از شمع و چراغش .نظامی .رجوع به فراغت شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود