اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فراغ داشتن

نویسه گردانی: FRʼḠ DʼŠTN
فراغ داشتن . [ ف َ ت َ ] (مص مرکب ) آسودگی داشتن .فراغت داشتن . رجوع به فراغت داشتن و فراغ شود. || بی اعتنا بودن و بی نیازی نمودن :
بزرگان فراغ از نظر داشتند
از آن پرنیان آستر داشتند.

سعدی .


رجوع به فراغ و فراغت داشتن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.