اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فراگوش داشتن

نویسه گردانی: FRʼGWŠ DʼŠTN
فراگوش داشتن . [ ف َ ت َ ] (مص مرکب ) گوش دادن و شنیدن . (ناظم الاطباء). این صورت مصدری درست به نظر نمی آید و ظاهراً آنچه در متون و تداول مردم است «گوش فراداشتن » است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.