گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فرجامیدن نویسه گردانی: FRJAMYDN فرجامیدن . [ ف َ دَ ] (مص ) اختتام . به خاتمه رسیدن . به پایان رسیدن . (یادداشت مؤلف ). || پایان دادن . به پایان رسانیدن . فرجامانیدن . (یادداشت مؤلف ) : لیکن فلکت همی بفرجامدفرجام نگر که فتنه بر جامی . ناصرخسرو.رجوع به فرجامانیدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود