اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فرخو کردن

نویسه گردانی: FRḴW KRDN
فرخو کردن . [ ف َ خ َ / خُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) هرس کردن . (یادداشت به خط مؤلف ) :
مر کشت را خود افکن نیرو ۞
رز را به دست خود کن فرخو.

لبیبی .


رجوع به فرخو و پرخو شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.