فردوس
نویسه گردانی:
FRDWS
فردوس . [ ف ِ دَ / دُو ] (اِخ ) مطربه ای است معاصر سلطان محمد خوارزمشاه که در وقت تسلط او بر غوریان گفته :
شاها ز تو غوری به لباسات بجست
ماننده ٔ موزه از کف پات بجست
از اسپ پیاده گشت و رخ پنهان کرد
فیلان به تو شاه داد و از مات بجست .
(از تاریخ گزیده ٔ حمداﷲ مستوفی چ لیدن ص 411).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
فردوس جعفر. [ ف ِ دَ / دُو ج َ ف َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نوق شهرستان رفسنجان ، واقع در هفده هزارگزی شمال باختری رفسنجان ، کنار راه...
فردوس الایاد. [ ف ِ دَ سُل ْاِ ] (اِخ ) در بلاد بنی یربوع است . (معجم البلدان ).