فرشطة
نویسه گردانی:
FRŠṬ
فرشطة. [ ف َ ش َ طَ ] (ع مص ) پای از پای گشاده ودور نهاده نشستن . || به زمین چسبانیدن سرین و تکیه ساختن هر دو ساق را. || به یک جانب گذاشتن هر دو پای را در سواری . || به فروهشتگی و نرمی فروخفتن شتر. || کفانیدن و پاره کردن گوشت را. || دراز کشیدن چیزی را. || گشاده داشتن شتر ماده هر دو پای راوقت دوشیدن . || گشادن شتر هر دو پای را وقت کمیز انداختن . (منتهی الارب ). رجوع به فرشط شود.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فرشته ٔ سحاب . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ س َ ] (اِخ ) کنایت از میکائیل علیه السلام . (برهان ) (آنندراج ).فرشته ٔ روزی . رجوع به میکائیل و فرشته ٔ رو...
فرشته ٔ روزی . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ ] (اِخ ) میکائیل : بر آسمان فرشته ٔ روزی به بخت من منسوخ کرد آیت رزق از ادای نان .خاقانی .رجوع به میک...
فرشته دیبائیان با نام هنری فرشته (زادهٔ ۱۳۲۹، تهران) خوانندهٔ موسیقی سنتی و پاپ سنتی ایرانی، و اکنون ساکن «مونیخ» آلمان است. فهرست ۱ زندگینامه ۲ آلبو...
فرشته ٔ جان ستان . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ی ِ س ِ ] (اِخ ) عزرائیل . فرشته ٔ مرگ . ملک الموت . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به عزرائیل و فرشته ٔ مرگ ...