فرغار کردن
نویسه گردانی:
FRḠAR KRDN
فرغار کردن . [ ف َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خیسانیدن . (یادداشت به خط مؤلف ) : بگیرند زردآلوی کشته و... و یک شب در آب فرغار کنند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به فرغر و فرغرده و فرغاریدن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.