اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فرموده آمدن

نویسه گردانی: FRMWDH ʼAMDN
فرموده آمدن . [ ف َ دَ / دِ م َ دَ ] (مص مرکب ) فرموده شدن . امر شدن . حکم شدن : مردم ولایت را فرموده آمده است تا کار حج راست کنند. (تاریخ بیهقی ). این نخستین خدمتی است که فرزند تو را فرموده می آید. (تاریخ بیهقی ). رجوع به فرمودن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.