گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فروزنده رو نویسه گردانی: FRWZNDH RW فروزنده رو. [ ف ُ زَ دَ / دِ ] (ص مرکب ) آنکه رویش درخشان و زیبا باشد : به گل چیدن آمد عروسی به باغ فروزنده رویی چو روشن چراغ . نظامی .رجوع به فروزنده شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود