فروزة
نویسه گردانی:
FRWZ
فروزة. [ ف ُ زَ ] (ع مص ) خشم گرفتن و برافروخته گردیدن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
فروزة. [ ف َرْ وَ زَ ] (ع مص ) مردن و هلاک گردیدن . (منتهی الارب ). موت . (از اقرب الموارد).
فروزه . [ ف ُ زِ ] (اِ) به معنی صفت که مقابل ذات است . چون فروز به معنی روشنی است و بروشنی چیزها شناخته شود، همچنین فروزه یعنی صفت مع...
فروزه مند. [ ف ُ زِ م َ ] (ص مرکب ) موصوف را در فارسی فروزه مند نامند، یعنی صاحب حقیقت . (انجمن آرا) (آنندراج از فرهنگ دساتیر). برساخت فرقه ٔ...