فروش کردن
نویسه گردانی:
FRWŠ KRDN
فروش کردن . [ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بفروش رسانیدن . فروختن متاع یا هر چیز دیگر. رجوع به فروش شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پیش فروش کردن . [ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیش فروختن . فروختن پیش از مهیا شدن و حاضر آمدن مال یاغله . بها ستدن قبل از فرا رسیدن و آماده شدن...
خرید و فروش کردن . [ خ َ دُ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تجارت کردن . بازرگانی کردن . سوداگری کردن . (یادداشت به خط مؤلف ).