فروق
نویسه گردانی:
FRWQ
فروق . [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فریق . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
شیرزنی از روستای تاریخی ازغند ( مه ولات ) با تباری قاجاری که با همه ی مخاطرات اولین مدرسه نوین را در مشهد بنیان نهاد .