گفتگو درباره واژه گزارش تخلف فرهنگ دوست نویسه گردانی: FRHNG DWST فرهنگ دوست . [ ف َ هََ ] (ص مرکب ) دانش دوست . فرهنگ دان . دوستار خرد و دانش : شنیدم ز دانای فرهنگ دوست که زی هر کس آیین شهرش نکوست .اسدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود