فرهنگ کشیدن
نویسه گردانی:
FRHNG KŠYDN
فرهنگ کشیدن . [ ف َ هََ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) خوابانیدن شاخه ٔ درخت و خاک ریختن بر آن تا ریشه دواند و از آن نهال دیگر به دست آید : هر درخت کوچک که شاخهای آن بزمین نزدیک باشد فرهنگ کشد. (فلاحت نامه ). رجوع به معانی فرهنگ و فرهنج شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.